˙·٠•●♥عاشقان ظهور ♥●•٠·˙
18 / 12برچسب:تن, تنها,تنهایی,جدید, دختر, دختری تنها, دختری غمگین, دختری ناراحت,دست, رب, زیبا, شاید, شعر, شعر مذهبی, شعرهای مذهبی, عاشق,عاشقانه,عشق, عمل, عکس, عکس عاشقانه, عکس های عاشقانه, :: 13:17 :: نويسنده : وحید
از بار گنه شد تن مسکینم پست یارب! چه شود اگر مرا گیری دست؟ گر در عملم آنچه تو را شاید نیست اندر کرمت آنچه مرا باید هست
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
15 / 12برچسب:14 اسفند 1391برچسب: آموزنده, تنها,حرف, حساب, خدا, خدایا, درد, درد و دل,دل,رشته, رشته پاره شده, روز, زندگی, زیبا,شکر, طناب,, طناب پاره شده,عاشق, عاشقانه,عشق, عکس, عکس عاشقانه, عکس های عاشقانه,غم, قشنگ, متن عاشقانه, متن های عاشقانه,, :: 1:29 :: نويسنده : وحید
ﺧـــــــﺪﺍﯾﺎ ! ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ! ﺣﺮﻓﻬﺎﯾــﻢ ! ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺷﮑﺮﯼ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ! اما تو به حساب درد و دل بگذار و نگذار این رشته پاره شود ….
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
15 / 12برچسب:آخر, آموزنده, اسم, الله, اندکی,اول, ببخش, تنها, تکیه,حلال, حلالم کن, خدا,خداوند, خداوندا, خطا, درد,درد و دل,دعا,دل,دنیا,ذره, روز, روزی, زبان, زندگی, زیبا, شعر,شعر عاشقانه,شعر مذهبی,شعر های مذهبی, شعرهای عاشقانه,شکر,, عاشق, عاشقانه, عشق,عشق اول و آخر, عکس,عکس الله, عکس الله متحرک, عکس متحرک, عکس متحرک مذهبی, عکس های متحرک, عکس های متحرک مذهبی, غم,فانی,فرا, فرش, قشنگ,لذت, لغزید, مبتلا,متحرک,مذهبی, مناجات, نا امید, نا امیدی, نازنین, نگاه, نیک, پا, پشیمان, چون و چرا, کار, کبریا, :: 1:15 :: نويسنده : وحید
خداوندا ! اگر در کار تو چون و چرا کردم خطا کردم. و گر در نا امیدی ، تکیه جز بر کبریا کردم ، خطا کردم. اگر جز بر تو ، دل بستم به لذت های این دنیای فانی حلالم کن. و گر دل را به عشق نازنینان مبتلا کردم ، خطا کردم. اگر اسمی به جز اسم تو آمد بر زبانم ، من پشیمانم. و گر در نیک روزی ، غفلت از شکر و دعا کردم ، خطا کردم. اگر لغزیده گاهی ذره ای پایم ، ببخشایم . و گر از فرش زیرم اندکی پا را فرا کردم ، خطا کردم. من آن روزی که گفتم عشق را دیدم ، نفهمیدم که عشق اول و آخر تویی عشق آفرینا، من خطا کردم.
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم. مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را ، مبادا گم کنم اهداف زیبا را ، دلم بین امید و نا امیدی می زند پرسه ، می کند فریاد می شود خسته…. مرا تنها تو نگذاری….
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
آقا به حقِ چشمی، که غرقِ خون ز تیره هر ساله تو تاسوعا دلم برات می گیره پر می زنه دلِ من به علقمه دمادم لحظه ی جون دادنت آقا می آد به یادم وقتی می آد به یادم که مرغ دل رها شد لحظه ای که یا عباس دستِ شما جدا شد وقتی می آد به یادم که ناله سر می دادی از روی زینِ اسبت سر رو زمین نهادی وقتی می آد به یادم ز مشکت آب می ریخت سرشک تو برای طفلِ رباب می ریخت وقتی می آد به یادم که با نوای خسته نقش زمین شدی و فرقِ سرت شکسته خاک پر از خون و اشک، علقمه بسترت بود ناله ای رو شنیدی که آه مادرت بود می گفت منم فاطمه مادر تو یاسِ من قربون قد و بالات حضرتِ عباسِ من چرا قدت شکسته همچو قدِ کمانم قصه ی مشک پاره از تو چشات بخوانم بعد تو روز حرم تاریک دیگه چون شب وای از حسین تنها وای از نگاه زینب شاعر : حسن فطرس
اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :
درباره وبلاگ گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم گفت از فـــراق یاران من نیز بی قرارم گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم گفتم که یاوررانت مظلوم هر دیــارند گفتا مرا ببینند مظلــــــــــوم روزگارم گفتم که شیعیانت در رنـج و در عذابند گفتا به حال ایشان هر لحظه اشکبارم گفتم که شیعیانت جمعند به یاری تو گفتا که من شب و روز در انتظار یارم گفتم به شــــیعیانت آیا پیـــــام داری گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم گفتم که ای امامم از ما چرا نهانــــــی گفتا به چشم محرم همواره آشکارم گفتم به چشم انوار آیا که پا گـــذاری گفتا که شستشو ده شایدکه پا گذارم موضوعات آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
||
|